مدح و وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
جز نوای عشق هرگز نیست شوری در سرش او که سرتا پا شده محـو صفات دلـبرش شـد مسـلـمـانِ نـگـاه رحـمـة لـلعـالـمـین قبل از آنی که بخوانـد آیـهای پیـغـمبرش شأن او بنگر، سلام از ذات حق میآورَد تا که از معراج میآید به خانه همسرش هرچه زنهای عرب زخم زبانش میزدند بیـشتر از قبلها میشد به احـمد باورش میرود اسلام تا اوج آن زمان که میشود ثروت بانـو و تـیغ مرتضی بال و پرش اشهد انَّ علی را گفته چون قبل از غدیر اسـوۀ عـالـم شد ایـمان ولایت محـورش پاک تر از او نبوده پس خـدا میخواسته پرورش یابَد در آغوش خدیجه کـوثرش مادر زهراست اُمُّ المومنین، شاعر بگو کـوری چــشـم تـمـام دشـمـنـان ابـتـرش تا قـیـامت زیـر دین مـادری هستـیـم که مـادری کرده برای اهـل عـالم دخـترش |